فکر کردن ها

ساخت وبلاگ

دلم خواب عمیق می خواد که فردا بیدار شدم یادم نیاد خوابم چی بود .......دیشب تمام مدت خواب پسر بچه شایدم دختر بچه دیدم که التماس میکرد بهش توجه کنند

خوب بهش نگاه کردم یادم اومد بچگی خودم بود دوران 4 تا 5 سالگی

اینه روزها از خواب صبح بیدار میشم به خودم میگم اینقدر خودم در حق خودم ظلم کردم هیچ کس نکرد

کم کم الان باید آلمان پیش ژاله یا کانادا پیش خدیجه باشم

یا دست کم یه خونه و ماشین و کار رو استخدامی باشم

یا رشته های پرستاری خونده باشم حداقل از لحاظ مالی اکی بودم

چقدر نیم دهه اول 60 مثل من نابود و سوختن و حتی به خاکستر سو خته مان رحم نشد که با سوگواری به باد بسپاریمش

این روزها جایی می خوام حداقل نگران خرج و پول و کفت نباشم

هی چکار میشه کرد

واقعا بعضی وقت ها دلم برای خودم میسوزه

آستانه 40 سالگی ام ولی هنوز حسرت دارم کی میخواد تمام بشه نمیدانم

دلم برای زنجان

آخرین خواب یلدا پیش سمانه میخواد عمیق عمیق

فریاد تنهایی در اوج بی کسی...
ما را در سایت فریاد تنهایی در اوج بی کسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6roiakhisb بازدید : 45 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1402 ساعت: 22:32